فرصت نشد تا با تو از دردم بگویم...
از روی ایوان خیالم پر کشیدی
عکس دل من با دلت در قهوه ای سرد
فال تمام خنده ها را سر کشیدی
تا قاب ذهنت پر شد از شکل نیازم
عکس دلم را بی در و پیکر کشیدی...
بعد از تو من با گریه ها پیوند خوردم
بخت مرا با اشک چشم تر کشیدی
![](http://up.shamsipour-ac.ir/uploads/images/1393/bahman/6b0c061d6f941.jpg)
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0